طرحواره ها چگونه تداوم پیدا می کنند؟
طرحواره ها دو عملکرد اصلی دارند. تداوم و بهبود طرحواره ها. هر فکر، احساس، رفتار و تجربه ای که مرتبط با طرحواره باشد می تواند طرحواره را تثبیت و تقویت کند یا باعث ضعیف شدن طرحواره ناسازگار و در نتیجه بهبود آن شود.
تثبیت و تقویت طرحواره ناسازگار از طریق سه سازوکار انجام می شود.
1-از طریق تحریف های شناختی. یعنی سوء تعبیر کردن موقعیت ها و نادیده گرفتن اطلاعاتی که با طرحوراه منافات دارد. به عنوان مثال وقتی باور من بر بی کفایتی با شود هر موفقیت و دستاوردی را ناچیز و بی اهمیت می پندارم و یا اصلا نمی بینم.
2- با الگوهای زندگی خود آسیب رسان. یعنی با انتخاب های ناهشیارانه و ماندن در موقعیت و روابطی که باعث تداوم طرحوراه می شوند مثل؛ انتخاب همسر، انتخاب شغل یا روابط عاطفی
3- سبک های مقابله ای. در توضیح این سازوکار می توان گفت که افراد در اوایل زندگی برای انطباق با شرایط ناگوار و زرحواره و کاهش هیجان های شدید و استیصال کننده، پاسخ ها و سبک های مقابله ای را انتخاب می کنند که شاید در نگاه اول به فرد کمک کند تا از طرحواره اجتناب کند و رها شود ولی در عمل باعث بهبود طرحواره مکی شود و به تداوم آن کمک می کند. در واقع مانع تراشی می کند تا طرحوراه ناسازگار به آگاهی نیاید.
سه سبک مقابله ای جبران افراطی، تسلیم و اجتناب وجود دارد. در سبک اجتناب، فرد به گونه ای زندگی می کند که طرحواره هیچ وقت فعال نشود و فرد با حواسپرتی یا بلوکه کردن هیجان ها و احساسات و انزواطلبی در ناآگاهی زندگی می کند.
در تسلیم فرد کوش به فرمان و مرید طرحواره است و با بازآفرینی دوران و شرایط کودکی مهر تایید به طرحواره می زند.
در جبران افراطی فرد از آن طرف بوم می افتذ و به گونه ای زندگی می کند که انگار نقطه مقابل طرحواره درست است.
انتخاب سبک مقابله ای به خلق و خو مرتبط است اما با این حال مراقبین هم می توانند از طریق الگوسازی و درون سازی رفتاری نقش مهمی در شکل گیری سبک رفتاری مقابله ای فرد داشته باشند.
دکتر سمانه مختاری